-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41297 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:24

جريان مباهله و آيه مربوط به آن (آل عمران/61) حاوي چه نكات مهمي است؟
دعوت به مباهله كه آيه مورد بحث متضمن آن است داراي نكات زير ميباشد:
1ـ از اين كه به نقل سيره حلبي پيشنهاد مباهله از طرف پيامبر بوده است حاكي است كه وي به راه و روش و عقايد خود يقين داشت كه در پرتو دعاي او دشمن نابود خواهد گرديد. از اين جهت، در آغاز آيه ميفرمايد:
«فَمَنْ حاجٌَكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ» [اگر كسي با تو به محاجٌه و احتجاج برخاست، پس از آن كه حقيقت بر تو معلوم و روشن گرديده است، بگو....]
2ـ او به اندازهاي به گفتار و عقيده خود اطمينان داشت كه حاضر شده است كه جان فرزندان و زنان و مردان خود را به مخاطره افكند از اين جهت نه تنها شخصاً در اين مراسم شركت ميكند، بلكه عزيزان خود را نيز ميآورد.
3ـ صريح آيه اين است كه ملاعنه بايد با حضور سه گروه انجام گيرد:
1ـ طرفين فرزندان خود را بياورند. «أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ». 2ـ زنان خود را بياورند: «نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ». 3ـ كساني كه به منزله جان آنها محسوب ميشودند: «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ» و در حقيقت پيشنهاد ميكند كه طرفين ذكوراً واناثاً براي مباهله حاضر شوند.
4ـ از اين كه طرفين زنان و فرزندان و مردان خود را براي مباهله ميآورند، ميتوان نتيجه گرفت كه طرف مباهله، تنها پيامبر نبود، زيرا ديگر جهت نداشت نامي از فرزند و زن و مرد و... ببرد.
گواه ديگر بر اين كه آنان نيز طرف مباهله بودند، لفظ «عَلَي الْكاذِبينَ» است زيرا اين لفظ حاكي است كه هر كدام از طرفين طرف مقابل را «دروغگويي» ميانديشيدند و اگر طرف مباهله، يك نفر بود، در اين صورت بايد به جاي جمله «عَلَي الْكاذِبينَ» بفرمايد «عَلَي الكاذِبِ» و اين خود گواه بر اين است كه همراهان طرفين نيز شريك مباهله و جزء دعا كنندگان بودند.
5ـ با اين كه آيه درباره فرزندان و زنان و مردان به طور كلي سخن گفته ولي از اين كه پيامبر تنها با حسنين و دختر خود فاطمه و علي، گام در ميدان مباهله نهاد، ميتوان نتيجه گرفت كه از اين سه گروه تنها اين چهار نفر را براي شركت در مراسم صالح تشخيص داد و اگر فرد و يا افراد ديگري نيز صلاحيت شركت داشتند، جا داشت از ميان كودكان مسلمان مدينه و زنان و همسران خويش، و صحابه و ياران خود از هر يك سه نفر بياورند تا لفظ جمع «أَبْناءِ»، «نِساء»، «أَنْفُس» درباره آنان محقٌق گردد، ولي پيامبر از ميان «أَبْناء» دو نفر و «نِساء» يك نفر و «أَنْفُسَنا» يك نفر انتخاب كرد و اين خود گواه بر اين است كه جز اين چهار نفر ديگران شايستگي نداشتند.
6ـ نكته ديگر در لفظ «أَنْفُسَنا» است و آن اينكه فردي كه مصداق اين لفظ است بايد از نظر كمالات و صفات نفساني به حدٌي برسد كه بتوان او را «نَفْسُ النَبِيٌ» شمرد، البته هرگز نميتوان گفت كه آنچه پيامبر(ص) از مناصب و مقامات دارا بود علي نيز داشت بلكه مقصود صفات و كمالات معنوي است كه شخصيت انسان و عظمت او در پيشگاه خدا به آن بستگي دارد. بايد توجه نمود كه هرگز نميتوان احتمال داد كه مقصود از «أَنْفُسَنا» خود پيامبر است، زيرا كه اگر در الفاظ و جملههاي آيه دقٌت كنيم خواهيم ديد كه اين لفظ مفعول «ندع» است و به طور مسلٌم داعي بايد، غير از مدعو باشد و معني ندارد كه انسان خودش را بخواند.
خلاصه، الفاظ و مفردات آيه حاكي است كه همراهان پيامبر در چه درجهاي از فضيلت قرار داشتند زيرا در اين آيه علاوه بر اين كه حسن و حسين را فرزندان خود و فاطمه را يگانه زن منتسب به خاندان خويش خوانده است، از شخص علي(ع) به عنوان «أَنْفُسَنا» تعبير كرده است و آن شخصيت عظيم جهان انساني را بمنزله جان پيامبر دانسته است، چه فضيلتي بالاتر از اين كه يك شخص از نظر معنويت و فضيلت به درجهاي برسد كه خداوند بزرگ او را به منزله جان و روح پيامبر بخواند. آيا اين آيه گواه برتري اميرمؤمنان بر تمام مسلمانان جهان نيست؟

منشور جاويد ج 7
آية الله جعفر سبحاني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.